مستندی از شهر ابادان
مستندی از ابادان شهری که یک زمانی عروس ایران بود ولی به دلیل جنگ تحمیلی به فلاکت کشیده شد
(عزیزانی که از این مطلب خوششان امده برای ما نظر بگذارند)
آبادان آبودان (لهجه آبادانی)، عبادان (تلفظ عربی) | |
---|---|
کشور | ایران |
استان | خوزستان |
شهرستان | آبادان |
بخش | مرکزی |
نام(های) قدیمی | آپادانا، اوپاتان ، عبادان (تلفظ عربی) |
مردم | |
جمعیت | ۲۱۲٬۷۴۴[۱] |
تراکم جمعیت | ۱۶۷ نفر بر کیلومتر مربع |
جغرافیای طبیعی | |
مساحت | ۱۲۷۵ |
ارتفاع از سطح دریا | ۳ |
آبوهوا | |
میانگین دمای سالانه | ۲۶ |
میانگین بارش سالانه | ۱۴۶ |
روزهای یخبندان سالانه | ۰ |
اطلاعات شهری | |
شهردار | محمود رضا شیرازی |
رهآورد | خرما، ماهی و کالای ته لنجی |
پیششماره تلفنی | ۰۶۱ |
بادان مرکز شهرستان آبادان و از مناطق آزاد بازرگانی (منطقه آزاد تجاری-صنعتی اروند) ایران است. شهر آبادان در جنوب غربی ایران و در استان خوزستان واقع است. پس از اهواز این شهر مهمترین شهر خوزستان است. این شهر همچنین دارای فرودگاه و بندر است و به دلیل داشتن پالایشگاه نفت و راهبردی بودن و هممرزی با کشور عراق، از زمان جنگ جهانی دوم یکی از مهمترین شهرهای خاورمیانه و ایران بودهاست. یکی از بزرگترین پالایشگاههای نفت جهان (پالایشگاه نفت آبادان) در این شهر قرار دارد. نفت از اغلب مناطق خوزستان با لوله به این شهر میرسد و پس از تصفیه به کلیه جهان صادر میشود. نزدیکترین شهر به آبادان، خرمشهر است که حدود ۱۵ کیلومتر با این شهر فاصله دارد.
آبادان تا سال ۱۳۵۵ خورشیدی از نظر جمعیت شهر نخست استان خوزستان بود و پس از آن سال جای خود را در رتبه یکم به اهواز داد.[۲]
موقعیت جغرافیایی
موقعیت جغرافیایی این شهر در طول ۴۸ درجه و ۱۷ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۰ درجه و ۲۰ دقیقه و با بلندای ۳ متر از سطح دریا و با پهناوری ۲۷۹۶ کیلومتر مربع است. حدود آبادان از شمال به شادگان، از خاور و جنوب به خلیج پارس از جنوب باختری و باختر به کشور عراق که حد فاصل مرز طبیعی را رودخانه اروند تشکیل میدهد و از شمال باختری به خرمشهر محدود میگردد.
نام
در تجزیه و تحلیل واژه آبادان میتوان به معنی «محلی برای پاسداری و نگهبانی از آب» رسید و بطلیموس پدر جغرافیای یونان نام «آرپفانا» و «آپفادانا» را برای آبادان به کار میبرد. واژه «عبادان» که در دورههای اخیر به آبادان استناد میشد معرب همان واژه است.[۳] مارکیانوس جغرافیدان سده ۴ نیز آن را به صورت «آپفادانا» (Apphadana) آوردهاست.[۴]
آبادان (به پارسی میانه: Āpātān)، به معنای «آباد، با صفا، با رونق و ضد ویران» گفته شدهاست.[۵] در فرهنگ معین، «معمور، دایر، برپا و مقابل ویران و خراب» گفته شدهاست.[۶]
نام آبادان تا پیش از ۱۳۱۴ش به شکل عَبّادان نوشته میشدکه به پیشنهاد فرهنگستان ایران و تصویب دولت، رسمالخط امروزی را پیدا کرد. همة مورخان و جغرافینویسان اسلامی که در گذشته یادی از این ناحیة ایران کردهاند، همین رسمالخط یعنی عَبّادان را به کار بردهاند. آنان، عبادان را هم بر دِه یا شهر آبادان اطلاق کردهاند، هم برخود جزیره.[۷] آبادان در گذشته روستایی به نام عَبّادان بودهاست.[۸] عبادان معرب واژه پارسی «آبادان» بوده است.
بهرام فرهوشی این نام را به معنای «ایستگاه پاسداران ساحلی» میداند.[۹][۱۰] وی همچنین معتقد است که شکل کهن نام آبادان، اُپاتان بودهاست که از سه بخش تشکیل شدهاست: اُ به معنای «آب»، پات از ریشهٔ پاییدن و ان، پسوند نسبت. به نظر میرسد نام آبادان، معرب همین نام باشد. تا پیش از سال ۱۳۱۴ به شکل عبادان نوشته و خوانده میشد. تمام مورخان و جغرافیدانان اسلامی که از این ناحیه یاد کردهاند، همین تلفظ و شکل نوشتاری را به کار بردهاند. در وجه نامگذاری آبادان، چند قول وجود دارد: بلاذری در ریشهیابی این نام را برگرفته از نام عبّاد بن حصین حبطی از قبیلهٔ بنوتمیم میداند که از ملازمان حجاج بن یوسف بوده و در این منطقه پادگانی برپا کردهاست. گروهی آن را بر گرفته از نام مردی مقدس به نام عبّاد که در سدههای دوم و سوم قمری میزیستهاست نسبت دادهاند و گفتهاند که وی عبادان را بنا نهادهاست.[۱۱] حاج عبدالغفار نجم الملک همانند سایر مورخین پیش از خود آن ناحیه را جزیرة الخضر نامیدهاست.[۱۲]
احمد کسروی نیز در طول کتابش آنجا را جزیرة الخضر مینامد اما در قسمت واپسین کتابش نام آنجا را عبادان میآورد.[۱۳]
در سال ۱۳۱۴ هجری خورشیدی به موجب تشکیل فرهنگستان ایران و با تصویب هیئت دولت در دورهٔ رضاشاه واژهٔ عبادان به آبادان تغییر نام یافت. بخشی از جزیرهٔ آبادان در دورهٔ ساسانیان بهمناردشیرخوانده میشدهاست که نام رود بهمنشیر یادگار آن نام کهن است. اوپاتان نیز که نام کهنتر آبادان است امروز بیشتر زیب شرکتها و سازمانها در شهر آبادان است. به دلیل وجود زیارتگاه کوچکی که ادعا میشود خضر نبی در آن دیده شدهاست گاهی به این منطقه نام مذهبی جزیرةالخضر هم داده شدهاست. در نزهتالقلوب حمدالله مستوفی آبادان مرز آخر ایرانزمین در جنوب غرب معرفی میشود و در گذشته دور نیز آبادان را آخرین شهر ایران میدانستند و ورای آن جایی دیگر در ایرانزمین نمیپنداشتند که مصداق آن مصرعی از منوچهری دامغانی شاعر دورهٔ غزنوی است که به صورت مثل درآمدهاست که میگوید:
بر فراز همت او نیست جای | نیست آنسوتر ز عبادان دهی |
تاریخ
بر اساس نوشتههای مورخان و جغرافیدانان، آبادان روزگاری از لحاظ کشتیرانی و سیاحت، اعتباری داشتهاست. به نوشتهٔ ابن بطوطه این شهر در زمینی شورهزار قرار داشته، بارندگی در آن کم و کشاورزی در آن رونقی نداشتهاست. نویسنده حدود العالم آن را شهرکی کوچک و آباد بر کرانه دریا دانستهاست. او میگوید:
همه حصیرهای عَبّادانی و حصیرهای سامانی از آنجا خیزد و نمک بصره و واسط از آنجاست
انصاری دمشقی از آبادان به عنوان «آخرین ده بر کناره دریا»، ابن بطوطه به عنوان «قریهای بزرگ» و ابن حوقل به عنوان «قلعه کوچک آبادی بر کناره دریا» یاد میکند. برخی پیشینیان، بنای آن را به اردشیرنسبت دادهاند.
بر اساس رهنامه دریای اریتره «در انتهای دریای پارس بر کنار رود، شهر بسیار آباد و سعادتمندی وجود دارد که تجار پارسی -هندی - رومی در آنجا تجارت دارندو حاکم آن عادلترین است».
- برخی آپلوگوس را اُبُله و نزدیک بصره میدانند و عدهای آنرا منطقه آبادان میدانند. در شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید آمده است که بصره و شهرهای اطراف آن را بحر فارس سه بار نابود کرده است.
.[۱۴]
شهرت آبادان در سدههای نخست هجری، بیشتر مربوط به کاروانسراها، خانقاهها، و مساجد و نیز به خاطر وجود مقبرهای منسوب به خضر و الیاس بودهاست. این مقبره همچنان وجود دارد و به همین علت، آبادان را تا مدتها جزیرةالخضر میگفتند. آبادان به تدریج از سدههای ۷ و ۸ رو به ویرانی رفته و به دلیل پیشروی کرانهاش در دریا، اهمیت بازرگانی خود را نیز از دست داد.[۱۵]
همچنین باید دانست که عبادان از ولایات تابعه بصره به شمار میآمدهاست.[۱۶] البته راه «بصره ـ عَبّادان» به طور جزئی، چنین بود که از بصره تا ابلّه، دو برید (پیک)، سپس تا «بیان»[۱۷] یک مرحله، و بعد تا عبادان یک مرحله دیگر راه بود.[۱۸]
مردم
جمعیت شهر آبادان طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۱۷٬۹۸۸ تن[۱] و جمعیت نسبی در هر کیلومتر مربع ۱۷۱ نفر است.
جمعیت شهر آبادان که در سال ۱۳۵۵ برابر با ۲۹۴۰۶۸ تن بود در پی وقوع جنگ، در سال ۱۳۶۵ به ۶ نفر کاهش یافت. در دوران پس از جنگ پس از بازسازی پالایشگاه و بخشهایی از شهر جمعیت شهر در سال ۱۳۷۵ به ۲۱۲۴۵۰ نفر رسید.[۱۹]
محلههای آبادان
از محلههای مشهور آبادان میتوان به احمدآباد، امیری، کوی کارگر، امیرآباد، بریم، بوارده (شمالی و جنوبی)، (کارون). کوی ولایت «اروسیه»، کوی لاله، هزاریها، هلندیها اشاره کرد. کوی بهار، کوی قدس، کوی بهارستان، کوی گلستان، کوی ذوالفقاری، کوی ملت، کوی بهمن، کوی ولیعصر، تانک فارم، جمشیدآباد، سرویس قنواتی، هلال بریم، فیه و ۷۰۰ دستگاه، همچنین کوی فرهنگیان که با ساخت مسکن مهر در مجاورت آن توسعه پیدا کرده است از دیگر محلهها و کویهای این شهر هستند.[۲۰] جزیره شادمانی در رود بهمنشیر و جزیره ارگ در اروندرود نیز از جزیرههای کوچک درون این شهر هستند.[۲۱]
در دهه ۵۰ خورشیدی فرهنگ شهرنشینی آبادان بهویژه پس از ساخت پالایشگاه بزرگ آبادان تا زمان ملی شدن نفت ویژگیهای یک شهر استعماری را تداعی میکردهاست. محلات آن در این زمان ترکیب جمعیتی جدا و چه بسا متخاصم داشتند. ساکنان بخش مرکزی، احمدآباد و محله بهمنشیر را گودنشینان و حاشیهنشینان شهری، و محلههای بریم، بوارده را اروپاییان و کارکنان ایرانی مرتبط با آنها تشکیل میدادند.[۲۲] با روی دادن جنگ ایران و عراق این شهر تقریباً خالی از سکنه شد و پس از بازسازی و بازگشت ساکنان، شکافهای طبقاتی میان محلات کمتر شد اما هنوز نابرابریهای فضایی میان محلاتی چون بریم، ایستگاه ۷ و پل بهمنشیر وجود داشت.[۱۹]
اقلیم
آبادان در دشت واقع شدهاست و به علت همسایگی با صحراهای بزرگ و سوزان نظیر صحرای بزرگ عربستان و عراق، در مجموع هوای گرم و بیابانی دارد. حداقل درجه حرارت آن در سال ۷/۱۷ و حداکثر ۶/۳۲ درجه سانتیگراد است. ایام یخبندان آن حداکثر در طول سال نه روز است. بادهای سرد شمال که بیشتر در فصل زمستان به این منطقه میوزند، گاهی میزان دما را به صفر نزدیک میکنند و گاهی بادهای شمال غربی هم همراه با رطوبت مدیترانه، باعث ریزش نزولات جوی نسبتاً زیادی میشود. حداکثر گرما در آبادان بیش از ۵۰ درجه و شدت آن از تیر تا پایان شهریور ماه است. اختلاف گرمای شب و روز ۲۵ تا ۳۰ درجه سانتیگراد و آب و هوای متغیر و غیرقابل پیشبینی دارد.
جنوبیترین نقطه خوزستان هفت درجه از مدار رأسالسرطان بالاتر است از این رو اقلیمی مشابه با مناطق استوایی[نیازمند منبع] دارد. خوزستان از زمانهای قدیم به داشتن هوای گرم معروف بودهاست و آبادان نیز که شهری از شهرهای جنوبی خوزستان است، از این ویژگی مانند سایر شهرهای جنوبی استان برخوردار بودهاست. در برخی از کتابها از آن به عنوان شهری که فاقد زمستان است نام بردهاند[نیازمند منبع]، حتی برخی منابع، آبادان را تنها دارای دو فصل تابستان و پائیز میدانند.[نیازمند منبع] محمد بن احمد شمسالدین المقدسی در احسن التقاسیم آن را «اقلیم حاره» خواندهاست.[نیازمند منبع] اما واقعیت این است که آبادان به علت قرارگرفتن در کنار اروندرود، رود بهمنشیر و رود کارون و به طور کلی در جوار خلیج فارس دارای تابستانی بسیار گرم و زمستانی معتدل و فرحبخش است چنانکه لطافت هوای آن گردشگران زمستانی و نوروزی را به خود جذب میکند.
میانگین درجه حرارت این شهر حد فاصل سالهای ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۷ ۳/۲۶ درجه سانتیگراد، سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۳۸ حدود ۸/۲۴ درجه و حد فاصل سال۱۳۳۸ تا ۱۳۳۹ ۷/۲۵ درجه سانتیگراد بودهاست.[نیازمند منبع] در گزارش دیگری که مربوط به سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۳ در ایستگاه «سینوپتیک» حداقل مطلق آن ۵/۴- درجه سانتیگراد بودهاست. در این دوره زمانی معدل حداقل، تغییر چندانی نکردهاست (۷/۱۷ درجه سانتیگراد). اما معدل حداکثر درجه حرارت بین ۶/۳۱ تا ۶/۳۲ درجه در نوسان بودهاست.[نیازمند منبع] براساس آمار موجود، حداکثر دمای بهمن ماه و حداقل دمای همان ماه از بقیهٔ ماهها کمتر است. در حالی که حداکثر دمای شهریور از بقیه ماهها بیشتر است، حداقل دمای مردادماه از بقیه ماهها بیشتر است.[نیازمند منبع] به استناد برخی منابع انتشار یافته معدل حداکثر حرارت سالهای پیش از انقلاب در آبادان ۵۱ درجه سانتیگراد بودهاست که فقط ۶/۴ درجه از حداکثر مطلق در جهان (یعنی ۶/۵۶ درجه در تریپولی لیبی) کمتر است. این رقم نشانگر گرم و سوزان بودن درجه حرارت آبادان است یا به عبارت دیگر وضع درجهٔ حرارت سالیانه آبادان به طور مشخص جنبهٔ برّی دارد و تعداد روزهای یخبvvدک است. معدل روزهای یخبندان در طول سالهای قبل از انقلاب ۱۳۵۷ در آبادان ۷/۱ روز در سال بودهاست.
پراکندگی فشار هوا در آبادان در طی سال، به دو صورت مشخص فصلی در میآید. بدین ترتیب در آخر فصل پائیز و آغاز زمستان (آذر، دی، بهمن) که درجهٔ گرما پایین است، میزان فشار جو به حداکثر خود میرسد و در تابستان (خرداد، تیر، مرداد) که درجه گرما بالا است، فشار هوا به حداقل کاهش مییابد.
بادها
بادهای آبادان بر سه نوع است. نخست «بادهای منظم فصلی» که در اثر تغییرات فشار هوا در فصلهای مختلف سال به وجود میآیند. این بادها معمولاً شدید نیستند مگر اینکه عامل جوی دیگری موجب تشدید آنها شود.
دوم «بادهای محلی» که خود بر دو نوع است: «باد شمال» و «باد شرجی». باد شمال از جریانهای مدیترانهای است که به ایران میرسد. این باد در تابستان دایمی و با رطوبت کم میوزد. باد شمال در زمستان اغلب طوفانهای ناگهانی به وجود میآورد؛ ولی در تابستان از ۱۵ خرداد تا آخر تیر (۴۰ روز) با نظم و شدت زیادی میوزد. وزش ناگهانی و شدید باد شمال، همیشه برای قایقهای کوچک ماهیگیری خطرناک است. وجود بادهای شمالی در آبادان، رطوبت روز را کاهش داده و گرما را قابل تحمل میکند. باد شمال ۹ ماه در آبادان میوزد. «باد شرجی» از جنوب غربی میوزد و با عبور از خلیج فارس مرطوب شده و با توجه به بالا بودن درجه حرارت هوا تا حدود زیادی سنگین میشود و نفس کشیدن را به خصوص برای کسانی که مشکلات تنفسی دارند دشوار میکند. این باد بسیار نامطلوب است و سبب تغییرات کلی در آب و هوای آبادان میشود. این تغییرات آب و هوایی جزیزهٔ آبادان و حوالی آن را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد. این باد از زمستان تا اواسط بهار در آبادان میوزد، اما معمولاً در اوایل تابستان هم احساس میشود. چون معمولاً مرطوب و گاهی توأم با ابر و مهاست سبب بارندگی میشود.
نوع سوم بادهای آبادان «باد سموم» یا «سام» است که از عربستان میوزد و همیشه خاک و شن همراه دارد. این باد بسیار خشک، گرم و سوزندهاست. وزش آن به هنگام تابش آفتاب مخصوصاً در میانهٔ روز شخص را مسموم میکند. اینگونه بادها هر چند سالی یکبار در آبادان میوزد و آسمان روز را به مثابه شب کاملاً تیره و تاریک میکند. البته همه ساله نوع ملایمتر آن میوزد که با خاک و گرد و غبار توأم است و تا حدودی شرایط عادی زندگی را دچار اخلال میکند.
حمزه اصفهانی مؤلف کتاب سنی الملوک الارض و الانبیاء دربارهٔ این باد و گذر آن در آبادان مینویسد:
در سال ۲۳۴ هجری قمری باد سموم شدیدی وزید که مردم مانند آن ندیده بودند. مدت آن زیاد از ۵۰ روز بود. آغازش از سوم حزیران و انجامش آخر تموز، این باد کوفه، بغداد و واسط را فرا گرفت و به عبادان رسید و از اواسط به اهواز رفت و همگی رهگذران و کاروانها را بکشت و چون به همدان رسید، مزارع را بسوخت و در صحرای سنجار موصل هر بشر و شجر و دابه را هلاک کرد و بازارهای موصل چند روز تعطیل شد و راه دهات از شهر منقطع گردید.
رطوبت
آبادان به طور کلی یک منطقهٔ رطوبتی است. این رطوبت در بهار و تابستان کمتر از پائیز و زمستان است. رطوبت در زمستان حداکثر به ۸۹ درصد میرسد اما از آبادان رطوبت۱۰۰ درصد هم گزارش شدهاست. رطوبت نسبی آبادان در ماههای تیر و مرداد ۵۰ تا۶۰ درصد است و در ماههای دی و بهمن به ۷۰ تا۸۰ درصد هم میرسد. با توجه به ارقام جدول در هر صورت آبادان یک شهر با میزان بالای رطوبت است.
رطوبت نسبی در آبادان در میانهٔ روز کاهش مییابد و در مواقعی که باد از جنوب جریان دارد رطوبت به سرعت بالا میرود. رطوبت نسبی آبادان درساعت ۳۰/۶ صبح ۶۴ درصد است، ولی همین رطوبت نسبی در ساعت ۳۰/۱۲ به ۳۲ درصد کاهش مییابد. کاهش مزبور به علت وزش بادهای شمالی است که رطوبت وسط روز را تقلیل میدهد، ولی به طور کلی توأم شدن حداکثر درجهٔ حرارت(۵۰ درجه سانتیگراد) با رطوبت نسبی بیش از ۵۰ درصد در آبادان، به طور محسوسی غیرقابل تحمل است.
بارندگی
آبادان از مناطق کم بارش کشور است که عمدهٔ همین بارندگی هم به رگبارهای زودگذر باران اختصاص دارد. بعضی مواقع این باران توأم با تگرگ است. میزان بارندگی آبادان در طول ده سال آمارگیری حدفاصل سالهای ۱۳۴۳ تا۱۳۵۳ بین ۶/۵۴ تا ۷/۳۵۳ میلیمتر در نوسان بودهاست. متوسط بارندگی سالانه ۳/۱۴۶ میلیمتر گزارش شدهاست. گزارش دیگر این میزان بارندگی را در سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۷ به طور متوسط بین ۲۰۰ تا۲۵۰ میلیمتر نشان دادهاست.
بارانهای موسمی و گاه بسیار شدید، از آذر تا اردیبهشت برخی مواقع موجب جاری شدن سیل در سطح خیابانها میشود. اهمیت این بارندگیها در کشاورزی منطقه حیاتی است. اوج بارندگی آبادان در ماههای آبان، آذر و دی است در ماههای بهمن، اسفند و فروردین باران نسبتاً مناسبی میآید اما شدید نیست و صرفاً در تغییرات جوی مؤثر است. معمولاً در آبادان در ماههای خرداد، تیر و مرداد بارندگی وجود ندارد در اردیبهشت و شهریور برخی از سالها بارندگی بسیار خفیف گزارش شدهاست.
خاک
خاک آبادان به دلیل آبرفت رودهای کارون و دجله (که به هم پیوستهاند) به وجود آمدهاست. شهر آبادان به جزیرهای میماند که گرداگردش رود است. این خشکی به جزیره آبادان شناخته شدهاست. شهر آبادان و همچنین بخش اروندکنار و نیمی از شهر خرمشهر در این جزیرهاند. رودهای گرداگرد آبادان که همگی به خلیج فارس میریزند از دو رود بزرگتر پیشیاد دجله و کارون است. بزرگترین شاخهای که از برخورد این دو رود پدید آمدهاست اروندرود است. بخش دیگر این رود که در آنسوی این جزیره روان است و اهمیت کمتری دارد بهمنشیر خوانده میشود. رود بهمنشیر در بخشهایی از گذرگاهش کارون هم خوانده میشود. نوع حاک آب رسوبی ریز بافت و برای کشاورزی بسیار مناسب میباشد البته این خاک در زمانهای دور بسیار شور و غیرقابل کشت بودهاست ولی عبور از دو رودخانه پرآب و رسوب گذاری مدام آنها در طی قرون بسیار، باعث تغییر بافت خاک گردیدهاست و امروز به برکت وجود این دو رودخانه آبادان مستعد کشت بسیاری از انواع نباتات است یکی از این دو رودخانه بهمنشیر نام دارد که در زمان باستان آن را بهرام اردشیر مینامیدند و رودخانه دیگر اروند است که ریشه در تاریخ باستان ما دارد. اروندرود از بههمپیوستن دجله و فرات تشکیل میشود.
اقتصاد
اقتصاد در آبادان عمدتاً برپایه شرکت نفت میباشد؛ که درسال۱۲۹۱ خورشیدی جهت تصفیه نفت مسجدسلیمان احداث گردید. درآغاز ملی شدن صنعت نفت حدود ۶۰۰هزار بشکه در روز توان تولیدی پالایشگاه بوده که امروز پس از حوادث جنگ هشت ساله ظرفیت تولید آن به ۴۰۰ هزار بشکه در روز کاهش یافتهاست. آبادان همچنین یک پتروشیمی بنام پتروشیمی آبادان دارد که در جوار پالایشگاه آبادان احداث گردیدهاست. در سال ۱۳۸۷ خورشیدی افزون بر ۱۴۷ فروند لنج و بیش از ۵۸۰ قایق موتوری صیادی در منطقه آبادان به امر صید و صیادی فعالیت داشتند.[۲۳]همچنین از تاریخ چهارم خرداد سال ۱۳۸۳ منقه آزاد تجاری اعلام شد که باعث ورود سرمایه گذاران خارجی و داخلی بدرون شهر گردید. بندر آبادان واقع در ساحل رودخانه اروند بطورکلی توان جابجایی بیست هزار تن کالا را دارد که باتوجه به رونق منطقه آزاد تجاری اروند بر اهمیت آن بیش از پیش افزوده شدهاست.[۲۴]
پالایشگاه آبادان
پس از کشف نفت در شهر مسجد سلیمان لزوم ایجاد یک پالایشگاه نفت برای تصفیه نفت به نظر میرسید به همین دلیل این پالایشگاه در سال ۱۲۹۱ توسط انگلیسیها ساخته شد. این پالایشگاه در ابتدا روزانه ۲۵۰۰ بشکه در روز نفت تصفیه میکرد. ظرفیت پالایشگاه آبادان در سال ۱۳۳۰ به ۵۰۰۰ بشکه در روز رسید که پس از سرمایهگذاری شرکتهای خارجی به۶۰۰ هزار بشکه در روز رسید که میتوان از آن به عنوان برزگترین پالایشگاه جهان یاد کرد.
پتروشیمی آبادان
در سال ۱۳۴۲ انستیتو نفت فرانسه از طریق سازمان برنامه و بودجه مأمور شد تا مکان یابی ایجاد صنایع پتروشیمی در ایران را بررسی کند؛ و با توجه به نزدیکی آبادان به میادین نفتی و همجین وجود خط لولههای نفت از قبل احداث شده برای پالایشگاه آبادان و دسترسی به منابع آب شیرین دائمی به دلیل مجاورت آبادان با رودخانه اروند رود این مطالعات منجر انتخاب شهر آبادان و به تأسیس شرکت سهامی پتروشیمی آبادان با مشارکت ۷۴٪ سهم شرکت ملی پتروشیمی و ۲۶٪ سهم شرکت ب اف گودریج آمریکا گردید؛ و در سال ۱۳۴۶ به دلیل اینکه در داخل کشور هیچگونه تجربه ساخت مجمتعهای پتروشیمی وجود نداشت عملیات ساختمانی مجتمع توسط شرکت لاماس آمریکا آغاز و تنها دو سال بعد در سال۱۳۴۸ رسماً به بهرهبرداری رسید.
راه آهن
همزمان با آغاز ساخت یکی از بزرگترین کارخانههای فولاد در شهر بافت عملیات مطالعاتی ساخت راه آهن سیرجان بافت کرمان آغاز شده و همچنین با وصل راه آهن سیرجان به مسیر نیریز استهبانشیراز کازرون برازجان بندر گناوه بندر دیلم هندیجان بندر ماهشر شادگان آبادان که در یک راستا قرار گرفته و بیشتر شهرهای یاد شده صنایع مربوط به فولاد در آنها وجود دارد و همچنین نبود خطی که جنوب شرق را بوسیله خطوط راه آهن به جنوب غرب وصل کند توجیه میکند.
آبادان و انقلاب اسلامی
یکی از مهمترین حوادث سال ۵۷ که باعث خشمگین کردن مردم و سرعت بخشیدن به انقلاب ۵۷ شد، بهآتشکشیدن سینما رکس آبادان بود. علت خشمگینی مردم، نسبت دادن این فاجعه به عوامل حکومت پهلوی بود.[۲۵][۲۶] در حدود ساعت ۲۱:۴۵ شب بیست و هشتم مرداد، ۳۳۷ نفر از کسانی که به تماشای فیلمگوزنها در آخرین سانس به سینما رفته بودند در آتش سوختند.[۲۷] تعداد کشتهشدگان بعداً به بیش از ۴۰۰ نفر افزایش یافت.[۲۸]
آبادان و جنگ ایران و عراق
آبادان در زمان جنگ، آماج تهاجمهای هوایی و زمینی ارتش عراق قرار گرفت و خسارات جانی و مالی فراوانی به آن وارد شد. این جنگ، پالایشگاه، تأسیسات نفتی، بندرگاهها، فرودگاه و دیگر مراکز صنعتی و اقتصادی، شبکه آبرسانی، تأسیسات برق و نیز به ساختماها، آسیب فراوانی رساند و موجب کاهش جمعیت شهر شد. تولید نفت پایین آمد و فعالیتهای اقتصادی راکد شدند. بر اثر فروریختن انواع مواد آتشزا و مخرب و نیز به دلیل بیآبی، بخش مهمی از فضای سبز از بین رفت و این اتفاق، برای شهری مثل آبادان که آب و هوایی گرم دارد، بسیار زیانبار بود. افزون بر این، استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی، فضای شهر را دچار آلودگیهایی کرد که در راندن مردم از شهر، تأثیر بسزایی داشت.[۲۹] آبادان پس از عملیات ثامنالائمه و در سال ۱۳۶۰ از محاصره آزاد شد.
عملیات ثامنالائمه
طرح عملیات ثامن الائمه در ۱۵ شهریور ۱۳۶۰، تکمیل و سرانجام در ساعت ۱ بامداد روز پنجم مهر ۱۳۶۰ نیروهای ایران با رعایت اصل غافلگیری کامل و پس از گسترش روی خط، به طور ناگهانی بر مواضع مقدم دشمن هجوم برده و خاکریزهای اولیه دشمن را بدون زد و خورد اشغال کردند. با سپری شدن تاریکی، نیروهای هوایی طرفین وارد کارزار شده و هلیکوپترها نیز به پرواز در آمدند و پشتیبانی آتشهای توپخانه هر دو طرف با شدت هر چه تمامتر به مرحله اجرا در آمد، و دشمن نیروهای احتیاط خود را در منطقه شمال محور ماهشهر آبادان وارد عمل نمود. رزمندگان با وجود گرمای شدید، مقاومت سرسختانه دشمن را در هم شکستند و بعد از ۴۲ ساعت تلاش مداوم لشکر ۷۷ خراسان، سپاه و نیروهای مردمی، عملیات با موقیت کامل به پایان رسید و نیروهای دشمن در منطقه عملیاتی خسارات سنگینی را متحمل شدند و آبادان از محاصره آنان خارج شد.
ورزش
تیم فوتبال صنعت نفت آبادان یکی از باشگاههای فوتبال ایران است که هم اکنون در لیگ دسته اول فوتبال ایران (لیگ آزادگان) به رقابت با دیگر تیمها میپردازد.ورزشگاه تختی آبادان زمین رسمی این باشگاه است. وزارت نفت و امور ورزش پالایشگاه آبادان به طور مشترک هزینه باشگاه صنعت نفت آبادان را تأمین میکنند.
اماکن تفریحی، تاریخی و زیارتی
آبادان یکی از قدیمیترین شهرهای ایران بوده که از زیباییهای طبیعی، تاریخی، گردشگری، تجاری و معنوی خاصی برخوردار است. همانطور که گفته شد بهترین زمان جهت عزیمت و تفریح در آبادان روزهای پایانی اسفندماه و ابتدای فروردین میباشد.
از مکانهای دیدنی و طبیعی آبادان میتوان از:
ساحل بسیار زیبای رودخانههای اروند، بهمنشیر نام برد که با شناختی هر چند اولیه میتوان از مکانهای بی بدیل آن جهت ماهیگیری و تفریح استفاده کرد.
از مکانهای تاریخی شهر آبادان میتوان ازکلیسای آبادان، سینما نفت، مناطق بوارده و بریم و پالایشگاه نفت آبادان (پالایشگاه نفت آبادان یکی از قدیمیترین پالایشگاههای نفت جهان است)، دانشکده نفت آبادان ام برد که هر کدام تاریخی گفتنی دارند. با توجه به تصویب منطقه آزاد تجاری اروند مطمئناً یکی از جاذبههای آبادان برای بازدیدکنندگان، جاذبههای تجاری خواهد بود.
زیارتگاه خضر نبی و سید عباس همچنین قدمگاه امام رضا (ع) از مکانهای زیارتی مهم آبادان هستند.
سینما شیرین
سینما شیرین آبادان که با قدمتی ۸۰ ساله یک از چندین سینماهای آبادان در قبل از انقلاب میباشد در سال ۱۳۱۰ در دوره پهلوی اول با ظرفیت بیش از ۷۰۰ نفر توسط بخش خصوصی و یک تاجر هندی ساخته شد سینما شیرین تنها سینمای غیردولتی در آن زمان بود. این سینما در مرکز تجاری شهر آبادان در منطقه امیری خیابان شهید منتظری (شاپور سابق) قرار دارد. پس از جنگ جهانی دوم، با افزودن دو طبقه دیگر به ساختمان، این سینما به بزرگترین سینمای ایران تبدیل شدسینما شیرین آبادان در تاریخ ۱۷ خرداد سال ۸۵ به شماره ۱۵۶۲۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
مسجد رنگونیها
با توجه به روایات مختلف، این مکان در ابتدا عبادتگاه سیکها بوده و بعد از آن بکلی تخریب و بر روی آن مسجد رنگونیها ساخته شدهاست. مسجد رنگونیها هنگام ساختن پالایشگاه و توسط کارگران خارجی که اکثراً از مسلمانان اهل رانگون (پایتخت برمه) بودهاند، ساخته شدهاست
میدان فرهنگ (الفی)
میدان فرهنگ از دیرباز محل تجمع فرهنگیان شهر بودهاست.
سینما نفت (سینما تاج سابق)
از جمله بناهای فرهنگی تاریخی آبادان است که خاطرات زیادی در اذهان مردم این شهر بجا گذاشته، طراحی کلی این ساختمان تداعی کننده هیبت یک شیر نشستهاست که از قدیم این بنا را به نگهبان شهر آبادان معروف کردهاست.پس از جنگ هشت ساله نام سینما تاج به سینما نفت تغییر یافت.سینما نفت نام یکی دیگر از سینماهای متعلق به شرکت نفت بوده که پس از جنگ بدلیل تحمل خسارات سنگین استفاده از آن کنار گذاشته شد.
موزهٔ هنرهای معاصر
موزه هنرهای معاصر آبادان در قسمت شمال شهر واقع در پارک ایثاگران قرار دارد.
موزه اسناد تاریخی و خطی
موزه اسناد تاریخی و خطی آبادان در محل مسجد رنگونیها قرار دارد.
موزهٔ آبادان
موزه آبادان در سال ۱۳۲۸ با الهام از معماری سنتی ایران شاخته شدهاست و دارای گنبدی به ارتفاع ۵٫۲۲ متر است که متأثر از گنبد دانیال نبی در شوش میباشد.[نیازمند منبع]
مشاهیر آبادان
- مشاهیر آبادان افرادی هستند که در این شهر متولد شدهاند یا ریشهای آبادانی دارند، و همچنین کسانی که بخش مهمی از زندگی خویش را در شهر آبادان به سر بردهاند.
- شهرام آذر (سندی) خواننده معروف آبادانی
- غلامرضا رهبر مبدع شیوه خبرنگاری جنگ و اولین خبرنگار کشته شده در جنگ
- امید جهان خواننده معروف آبادانی
- محمود جهان خواننده معروف آبادانی
- حمید فرخ نژاد بازیگر معروف آبادانی
و ...
[ بازدید : 462 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]